نهادهای فرهنگی و رابطه آنها با توسعه نیافتگی سیاسی در عصر پهلوی اول

Authors

  • احمد ساعی دانشیار دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران ، ایران
  • صادق زیباکلام استاد گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
  • نادر خدادادی لزرجان دانشجوی دوره دکتری علوم سیاسی ( مسایل ایران) ، دانشکده حقوق ، الهیات و علوم سیاسی ، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران.
Abstract:

این مقاله به بررسی نفش نهادهای فرهنگی بر توسعه نیافتگی سیاسی در دوره پهلوی اول می‌پردازد. سئوال اصلی این مقاله آن است که نهادهای فرهنگی در دوره پهلوی اول  چه رابطه ای با توسعه سیاسی داشته‌اند؟ فرضیه مقاله این است که نهادهای فرهنگی دوره رضاشاه در متن نگاه وی به نوسازی (مبتنی بر ناسیونالیسم و سکولاریسم) معنا پیدا کرده و در جهت طرد مولفه‌های سنتی جامعه اسلامی عمل می‌کردند که این امر به معنای نادیده انگاشتن ارزش‌های بخش مهمی از جامعه سنتی بوده و بنابراین ضد توسعه سیاسی به حساب می‌آید. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که نهادهای فرهنگی در این دوره در خدمت برداشت کمالیستی رضاشاه از توسعه بوده و چون تحت سلطه شاه قرار داشتند صرفا بازنمایی ارزش‌های گزینشی و سطحی وی از توسعه و نوسازی بودند و از آنجایی که رضاشاه بعد جمهوری خواهی را تحمل نمی کرد این نهادها در نهایت نتوانستند مشارکت سیاسی را تقویت کنند. روش تحقیق در این مقاله توصفی، تحلیلی وجمع آوری داده‌های مختلف از منابع کتابخانه ای و اسنادی به شیوه فیش برداری تهیه گردیده و با نگاه جامعه شناختی – تاریخی بدان نگریسته و تجزیه و تحلیل گردیده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

واکاوی موانع فرهنگی توسعه سیاسی در ایران (عصر پهلوی دوم)

پژوهش پیش‌رو در صدد واکاوی و پاسخگویی به این سؤال اساسی بر آمده است که موانع عمدۀ فرهنگی که در دوره پهلوی دوم سبب عدم دستیابی جامعه ایران به توسعه سیاسی گردید، چه بوده است؟ و مهم‌<...

full text

عدم رشد احزاب و تأثیر آن در شکل گیری توسعه نیافتگی سیاسی در عصر پهلوی دوم

چکیده هدف این مقاله، بررسی تأثیر رشدنیافتگی و ناکارامدی احزاب سیاسی در کمک به شکل گیری توسعه نیافتگی سیاسی در عصر پهلوی دوم است. در این جا توسعة سیاسی، به معنای مشارکت مردم در عرصة سیاست و توسعه نیافتگی سیاسی، نبود چنین وضعیتی در نظر گرفته می شود. به باور این مقاله، این مشارکت از طریق احزاب سیاسی مستقل و مردمی صورت می گیرد، که فعالیت احزاب نیز خود با نوع نظام سیاسی حاکم بر جامعه ارتباط مستقیمی ...

full text

تبیین رابطه ساخت سیاسی و توسعه سیاسی در دوران پهلوی اول براساس مدل برنارد کریک

توسعه سیاسی در معنای گسترش مشارکت و رقابت ایدئولوژیک در عرصه زندگی سیاسی، دست‌کم در سطح نخبگان، نیازمند تشکیلات، سازمان‌ها و وقوع تحولاتی در ساختار جامعه سنتی است. برنامه­های نوسازی در دوره پهلوی اول زمینه تحولات سیاسی اجتماعی را فراهم آورد و تا اندازه­ای شرایط برای رقابت سیاسی و مشارکت فراهم شد. اما پیدایش ساخت دولت مطلقه، مانع عمده­ای بر سر راه گسترش مشارکت و رقابت ایجاد کرد و موجب بازتولید ا...

full text

ناکارآمدی نخبگان سیاسی در کارآمدسازی روند توسعه ایران عصر پهلوی

در این مقاله، با رویکردی تاریخی- تحلیلی، بر اساس نظریه نخبه گرایی «پاره‌تو و موسکا»، به تحلیل عملکرد نخبگان عصر پهلوی، در روند توسعه یافتگی ایران می‌پردازیم. نخبگان ایران در تاریخ عصر پهلوی، به سه دسته تقسیم شده‌اند: 1. بخشی از نخبگان حاکم که اساسا خواهان توسعه کشور نبودند؛ 2. عده‌ای از نخبگان حاکم که در پی اصلاح و نوسازی بودند؛ 3. نخبگان فکری. گروه اول -که تحت عنوان نخبگان ضد توسعه از آن‌ها یا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 13  issue 49

pages  45- 64

publication date 2020-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023